آتش بی تدبیری به جان جنگلها افتاده است
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پدرام جدی چروده؛ اکوسیستم‌های مرتع و جنگلی جایگاه بی بدیلی در چرخه حیاط دارند و اثرات منحصربه فردی را یدک می­کشند به نوعی که جایگزینی برای کارکرد گسترده آن در کره زمین متصور نیست.
جنگل‌ها علاوه بر نقش تعدیل و مطبوع کننده هوا به واسطه تولید اکسیژن، افزایش رطوبت خاک، جلوگیری از رانش زمین و وقوع بهمن، فرسایش و از دست رفتن خاک، و با کاهش سرعت روان آب ها، از ایجاد سیل و متعاقباً خسارت گسترده آن که در سال‌های اخیر چند مورد آن را شاهد بودیم جلوگیری خواهد کرد، موجب هدایت آب به سطوح پایینی زمین می­شود و مانعی برای تبخیر آب خواهد بود، از سویی بخش بزرگی از اقتصاد کشور‌ها وابسته به این عرصه‌ها است به طوری که ۲۵ درصد مواد مورد نیاز صنعت داروسازی مستقیماً از درختان بدست می‌آید. همچنین اکوسیستم جنگلی محل زندگی انواع گسترده‌ای جانواران و ذخیره گاه ژنتیکی کشور‌ها نیز به حساب می‌آیند که تاب آوری حیات را فراهم می­کند.
با وجود ارزش و اهمیت آشکار اکوسیستم‌های جنگلی برای حیات زمین و به تبع انسان ها؛ اما با آتش سوزی که به عنوان مهمترین آشفتگی موثر بر اکوسیستم‌های جنگلی مطرح است، به طور متوسط سالانه ۲۷/۷ میلیون هکتار جنگل و ۵/۱ میلیون هکتار از درختزار‌های جهان را از بین می‌رود و چرخه آن منطقه بهم می‌خورد.
اما چرا همه ساله در کشورمان در ماه‌های آبان، آذر و دی در جنگل‌های شمال و در جنگل‌های دیگر مناطق به ویژه مناطق زاگرس در خرداد، تیر و مرداد شاهد آتش سوزی‌های متعدد هستیم؟
از آنجایی که خشکسالی و ترسالی با آتش سوزی مراتع و جنگل‌ها ارتباط مستقیم دارد، یعنی با افزایش بارش در سال آبی شاهد افزایش سطح و تراکم پوشش گیاهی خواهیم بود، و عموماً علف زار‌ها به دلیل یکساله بودن در اواخر خرداد شروع به خشک و زرد شدن می­کنند، در چنین شرایطی از سه رکن آتش سوزی یعنی اکسیژن، ماده سوختن و عامل اشتعال، دو رکن بستر ساز آتش سوزی، آماده می­شود. در سال‌های خشکسالی نیز به دلیل خشکل شدن علف زار، مراتع، درختچه و درختان شرایط برای یک آتش سوزی گسترده فراهم خواهد بود.
عوامل آتش سوزی عرصه‌های طبیعی سه دسته تقسیم می­شوند، دسته اول آتش­سوزی‌های است که بصورت طبیعی رخ می­دهد به طور مثال صاعقه، فعالیت کوه آتشفشان، تابیدن نور خورشید به قطعات بطری شیشه‌ای و تکه‌های شیشه‌ای که مانند عدسی زره بین عمل می­کند جزء مواردی است که موجب آتش سوزی می­گردد، نقش بطر‌های شیشه‌ای در اطراف تفرج گاه­ ها، جاده­های کنار مناطق مرتع و جنگلی در ایران پر رنگ‌تر است که نیاز است آموزش و آگاه سازی مردم و مجاورین مناطق جنگلی، در دستور کار نهاد‌های متولی قرار گیرد، با این وجود طبق آمار رسمی مسئولین منابع طبیعی کشور ۹۰ درصد آتش سوزی‌ها غیر طبیعی و منشاء انسانی دارد.
آتش سوزی‌های غیر عمد نیز بخش گسترده‌ای از آتش سوزی را شامل می­شود، حضور شکارچیان در عرصه‌های طبیعی و روشن کردن آتش جهت استفاده از چای و بعضاً پخت گوشت شکار غیر قانونی یا ته سیگار آن‌ها و حضور دامداران در عرصه‌های طبیعی و بعضاً صحیح خاموش نکردن آتش مورد استفاده آن‌ها جزء مواردی است که بخشی از این آشفتگی را ایجاد می­کند.
در سال‌های اخیر سوزاندن بقایای مزارع (کاه) در مجاورت جنگل و مراتع نیز عاملی برای آتش سوزی بوده است. حضور مردم به منظور تفریح در مناطق خوش آب و هوا و اقدام به روشن کردن آتش جهت پخت غذا و عدم خاموش کردن یا درست خاموش نکردن آتش نیز مکرراً موجب آتش سوزی عرصه‌های طبیعی شده است. حتی پریدن جرقه از لکوموتیو راه آهن هم می­تواند جزء موراد غیر عمد آتش سوزی ذکر کرد.
مواردی، چون تهیه زغال، افزایش سطح مزارع با آتش زدن مراتع و جنگل توسط افراد سود جوء و فرصت طلب، درگیری‌های گروهی و قبیله‌ای بر سر زمین و مشکلات شخصی آن‌ها را به سمت آتش زدن مزارع، زمین‌های باغی مجاور عرصه‌های طبیعی می‌کشاند. حتی بعضاً خصومت اشخاص با دولت می­تواند عاملی جهت آتش افروزی باشد. با این وجود ۱۸ درصد آتش سوزی‌های سال‌های اخیر کشورمان منشاء عمدی داشته است.
به دلیل آتش سوزی پرتکرار جنگل‌ها لازم است برای حفظ اکوسیستم‌ها و به تبع حیات انسان‌ها نوع مواجهه مسئولین و مردم با این مقوله برنامه ریزی شده و هوشمند باشد.
در مواجهه با آتش سوزی جنگل‌ها برخی از اقدامات از جنس پیشنیی است یعنی دستگاه‌های مسئول باید خود را برای شرایط آتش سوزی آماده کنند، با تهیه نقشه‌های پرریسک و بحرانی مناطق و پهنه‌ها و مبتنی بر آن برنامه ریزی صورت گیرد. از آموزش مجاورین تا نصب تابلو‌های هشدار و آگاهی بخش به مردم، تمرکز گشت زنی‌ها در ماه‌های حساس در مناطق مشخص شده؛ تالیف دام بصورت هدفمند به منظور تُنُک کردن پوشش گیاهان سطحی، ایجاد آتش بر‌ها در حاشیه مزارع، جاده‌ها تفرج گاه‌ها و حتی مناطقی که قابلیت و امکان دسترسی با تراکتور کوچک وجود دارد.
با وجود تجربه‌های مکرر، اما اقدامات پیشینی بسیار ناچیز است و حتی نیرو‌های منابع طبیعی و محیط زیست از ابتدایی‌ترین امکات دفع حریق برخوردار نیستند؛ برخورداری جنگلبان، محیط بان، مردم محلی، نیرو‌های نظامی برای خاموش کردن آتش از لباس ضد آتش، عینک مخصوص، کلاه ایمنی، دستکش، ماسک ضد دود، کفش چرمی و... ضروری است و بدون این امکات ویژه فردی، نیرو‌ها علاوه برصدمات جانی، دچار خستگی و ضعف در عملکرد خواهند شد.
از سوی اگر حادثه‌ای در حین امدادرسانی برای مردم محلی رخ دهد، دولت از فرد حادثه دیده هیچ گونه حمایتی نمی­کند، علاوه بر این آموزش ها، اطلاع رسانی قوانین و برخورد‌های قانونی ناچیز است. برای بکارگیری و حمایت از نیرو‌های مردمی نیز برنامه ای وجود ندارد.
جنگل‌ها علاوه بر نقش تعدیل و مطبوع کننده هوا به واسطه تولید اکسیژن، افزایش رطوبت خاک، جلوگیری از رانش زمین و وقوع بهمن، فرسایش و از دست رفتن خاک، و با کاهش سرعت روان آب ها، از ایجاد سیل و متعاقباً خسارت گسترده آن که در سال‌های اخیر چند مورد آن را شاهد بودیم جلوگیری خواهد کرد، موجب هدایت آب به سطوح پایینی زمین می­شود و مانعی برای تبخیر آب خواهد بود، از سویی بخش بزرگی از اقتصاد کشور‌ها وابسته به این عرصه‌ها است به طوری که ۲۵ درصد مواد مورد نیاز صنعت داروسازی مستقیماً از درختان بدست می‌آید. همچنین اکوسیستم جنگلی محل زندگی انواع گسترده‌ای جانواران و ذخیره گاه ژنتیکی کشور‌ها نیز به حساب می‌آیند که تاب آوری حیات را فراهم می­کند.
با وجود ارزش و اهمیت آشکار اکوسیستم‌های جنگلی برای حیات زمین و به تبع انسان ها؛ اما با آتش سوزی که به عنوان مهمترین آشفتگی موثر بر اکوسیستم‌های جنگلی مطرح است، به طور متوسط سالانه ۲۷/۷ میلیون هکتار جنگل و ۵/۱ میلیون هکتار از درختزار‌های جهان را از بین می‌رود و چرخه آن منطقه بهم می‌خورد.
اما چرا همه ساله در کشورمان در ماه‌های آبان، آذر و دی در جنگل‌های شمال و در جنگل‌های دیگر مناطق به ویژه مناطق زاگرس در خرداد، تیر و مرداد شاهد آتش سوزی‌های متعدد هستیم؟
از آنجایی که خشکسالی و ترسالی با آتش سوزی مراتع و جنگل‌ها ارتباط مستقیم دارد، یعنی با افزایش بارش در سال آبی شاهد افزایش سطح و تراکم پوشش گیاهی خواهیم بود، و عموماً علف زار‌ها به دلیل یکساله بودن در اواخر خرداد شروع به خشک و زرد شدن می­کنند، در چنین شرایطی از سه رکن آتش سوزی یعنی اکسیژن، ماده سوختن و عامل اشتعال، دو رکن بستر ساز آتش سوزی، آماده می­شود. در سال‌های خشکسالی نیز به دلیل خشکل شدن علف زار، مراتع، درختچه و درختان شرایط برای یک آتش سوزی گسترده فراهم خواهد بود.
عوامل آتش سوزی عرصه‌های طبیعی سه دسته تقسیم می­شوند، دسته اول آتش­سوزی‌های است که بصورت طبیعی رخ می­دهد به طور مثال صاعقه، فعالیت کوه آتشفشان، تابیدن نور خورشید به قطعات بطری شیشه‌ای و تکه‌های شیشه‌ای که مانند عدسی زره بین عمل می­کند جزء مواردی است که موجب آتش سوزی می­گردد، نقش بطر‌های شیشه‌ای در اطراف تفرج گاه­ ها، جاده­های کنار مناطق مرتع و جنگلی در ایران پر رنگ‌تر است که نیاز است آموزش و آگاه سازی مردم و مجاورین مناطق جنگلی، در دستور کار نهاد‌های متولی قرار گیرد، با این وجود طبق آمار رسمی مسئولین منابع طبیعی کشور ۹۰ درصد آتش سوزی‌ها غیر طبیعی و منشاء انسانی دارد.
آتش سوزی‌های غیر عمد نیز بخش گسترده‌ای از آتش سوزی را شامل می­شود، حضور شکارچیان در عرصه‌های طبیعی و روشن کردن آتش جهت استفاده از چای و بعضاً پخت گوشت شکار غیر قانونی یا ته سیگار آن‌ها و حضور دامداران در عرصه‌های طبیعی و بعضاً صحیح خاموش نکردن آتش مورد استفاده آن‌ها جزء مواردی است که بخشی از این آشفتگی را ایجاد می­کند.
در سال‌های اخیر سوزاندن بقایای مزارع (کاه) در مجاورت جنگل و مراتع نیز عاملی برای آتش سوزی بوده است. حضور مردم به منظور تفریح در مناطق خوش آب و هوا و اقدام به روشن کردن آتش جهت پخت غذا و عدم خاموش کردن یا درست خاموش نکردن آتش نیز مکرراً موجب آتش سوزی عرصه‌های طبیعی شده است. حتی پریدن جرقه از لکوموتیو راه آهن هم می­تواند جزء موراد غیر عمد آتش سوزی ذکر کرد.
مواردی، چون تهیه زغال، افزایش سطح مزارع با آتش زدن مراتع و جنگل توسط افراد سود جوء و فرصت طلب، درگیری‌های گروهی و قبیله‌ای بر سر زمین و مشکلات شخصی آن‌ها را به سمت آتش زدن مزارع، زمین‌های باغی مجاور عرصه‌های طبیعی می‌کشاند. حتی بعضاً خصومت اشخاص با دولت می­تواند عاملی جهت آتش افروزی باشد. با این وجود ۱۸ درصد آتش سوزی‌های سال‌های اخیر کشورمان منشاء عمدی داشته است.
به دلیل آتش سوزی پرتکرار جنگل‌ها لازم است برای حفظ اکوسیستم‌ها و به تبع حیات انسان‌ها نوع مواجهه مسئولین و مردم با این مقوله برنامه ریزی شده و هوشمند باشد.
در مواجهه با آتش سوزی جنگل‌ها برخی از اقدامات از جنس پیشنیی است یعنی دستگاه‌های مسئول باید خود را برای شرایط آتش سوزی آماده کنند، با تهیه نقشه‌های پرریسک و بحرانی مناطق و پهنه‌ها و مبتنی بر آن برنامه ریزی صورت گیرد. از آموزش مجاورین تا نصب تابلو‌های هشدار و آگاهی بخش به مردم، تمرکز گشت زنی‌ها در ماه‌های حساس در مناطق مشخص شده؛ تالیف دام بصورت هدفمند به منظور تُنُک کردن پوشش گیاهان سطحی، ایجاد آتش بر‌ها در حاشیه مزارع، جاده‌ها تفرج گاه‌ها و حتی مناطقی که قابلیت و امکان دسترسی با تراکتور کوچک وجود دارد.
با وجود تجربه‌های مکرر، اما اقدامات پیشینی بسیار ناچیز است و حتی نیرو‌های منابع طبیعی و محیط زیست از ابتدایی‌ترین امکات دفع حریق برخوردار نیستند؛ برخورداری جنگلبان، محیط بان، مردم محلی، نیرو‌های نظامی برای خاموش کردن آتش از لباس ضد آتش، عینک مخصوص، کلاه ایمنی، دستکش، ماسک ضد دود، کفش چرمی و... ضروری است و بدون این امکات ویژه فردی، نیرو‌ها علاوه برصدمات جانی، دچار خستگی و ضعف در عملکرد خواهند شد.
از سوی اگر حادثه‌ای در حین امدادرسانی برای مردم محلی رخ دهد، دولت از فرد حادثه دیده هیچ گونه حمایتی نمی­کند، علاوه بر این آموزش ها، اطلاع رسانی قوانین و برخورد‌های قانونی ناچیز است. برای بکارگیری و حمایت از نیرو‌های مردمی نیز برنامه ای وجود ندارد.
از همه مهم تر هر ساله در ایام اتش سوزی مسئولین منابع طبیعی از عدم همکاری نیرو‌های مسلح در اعزام بالگرد جهت هلی برن نیرو اطفاء حریق و آب پاش گلایه می­کنند و عدم پرداخت هزینه پرواز‌ها در گذشته توسط سازمان برنامه و بودجه را دلیل اصلی قلمداد می­کنند.
با این وجود طبق ماده ۴۷ قانون حفاظت بهره برداری از مناطق جنگی نیرو‌های مسلح و شهرداری‌ها موظف به اطفاء حریق هستند. باتوجه به گستردگی و پرتکرار بودن آتش سوزی جنگل‌ها ضروری است هماهنگی نظام مندی بین دستگاه‌ها صورت گیرد و یک میز مشترک جهت برنامه ریزی، هماهنگی و اقدام مشترک شکل بگیرد.
از دیگر اقدام پیشینی نصب دستگاه و سنسور‌های تشخیص و مخابره کننده آتش در عرصه‌های طبیعی است، یا بستر سازی جهت گزارش لحظه‌ای توسط مردم در یک زیر ساخت یکپارچه است.
اقدامات پسینی نیز عموما به رفتار دستگاه مسئول و متولی برمی­گردد، سازمان منابع طبیعی و محیط زیست در مواجهه با آتش سوزی محافظه کارانه عمل می­کند و اطلاع رسانی دقیق و به موقع ندارد چرا که این عامل، نقش مهمی در بسیج شوندگی مردم و دستگاه‌ها دارد. از سویی برخورد‌ها با عوامل آتش سوزی انسانی ناچیز بوده و بازداردند نیست که لازم است قانون گذار و هم دستگاه قضاء سطح جریمه و احکام را افزایش دهد.
با این وجود طبق ماده ۴۷ قانون حفاظت بهره برداری از مناطق جنگی نیرو‌های مسلح و شهرداری‌ها موظف به اطفاء حریق هستند. باتوجه به گستردگی و پرتکرار بودن آتش سوزی جنگل‌ها ضروری است هماهنگی نظام مندی بین دستگاه‌ها صورت گیرد و یک میز مشترک جهت برنامه ریزی، هماهنگی و اقدام مشترک شکل بگیرد.
از دیگر اقدام پیشینی نصب دستگاه و سنسور‌های تشخیص و مخابره کننده آتش در عرصه‌های طبیعی است، یا بستر سازی جهت گزارش لحظه‌ای توسط مردم در یک زیر ساخت یکپارچه است.
اقدامات پسینی نیز عموما به رفتار دستگاه مسئول و متولی برمی­گردد، سازمان منابع طبیعی و محیط زیست در مواجهه با آتش سوزی محافظه کارانه عمل می­کند و اطلاع رسانی دقیق و به موقع ندارد چرا که این عامل، نقش مهمی در بسیج شوندگی مردم و دستگاه‌ها دارد. از سویی برخورد‌ها با عوامل آتش سوزی انسانی ناچیز بوده و بازداردند نیست که لازم است قانون گذار و هم دستگاه قضاء سطح جریمه و احکام را افزایش دهد.
پدرام جدی چروده - فعال دانشجویی و کارشناس محیط زیست
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 26 خرداد 1399 ساعت 16:5 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 72